غروب اون روز پاییزی یادت میاد...

اومدی تو سرنوشتم بی بهونه پا گذاشتی/اما تا قایقی اومد از منو دلم گذشتی

غروب اون روز پاییزی یادت میاد...

اومدی تو سرنوشتم بی بهونه پا گذاشتی/اما تا قایقی اومد از منو دلم گذشتی

اشک عاشق

هر قطره اشک عاشق امضای خداست

 پای چشمهایی که آسمان در آنها خلاصه شده است.

 

 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
آتنا چهارشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:07 ق.ظ http://www.partenon.blogsky.com

دلتنگی هایم
بیش از ستاره ها یند
به عدد بزرگی تو
انگشتهایم
برای شمردن خوبی ها
کم می آیند
وقتی تو
سرآغاز شمردن باشی
نامت را نه بر دفتر
که بر دل نگاشته ام
تا مباد
بادی ، آبی ، آتشی
پاکش کند
بیش از آنی
که با مردن کاسته شوی
با رفتن فراموش ....
سفارش می کنم
آنگاه که دستانم را
خاکها پاسبانی می کنند
دلتنگی هایم را
برایت پست کنند
به آدرسی که همه می دانند :
جهان --- همتا
عاشقانه های من در انتظار دیدن توست.

سلام
شعر جالبی بود
ممنون که به من سر زدید
میخواستم در مورد تبادل لینک بپرسم

طناز چهارشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 04:15 ب.ظ http://www.7redrose.persianblog.com

سلام
تصویر رو که نتونستم ببینم چرا نمی دونم!!! اما متن خیلی زیبا بود.

سلام
ممنون که به وبلاگ من سر زدی
آره سرعت که خیلی پایین هست
به زودی یه بارگذاری اول سایت میگذارو تا عکسا بهتر بیاد
در ضمن میخواستم در مورد تبادل لینک بپرسم

جواد و نسیما جمعه 3 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 02:47 ب.ظ http://www.javad-adabi.persianblog.com

سلام و درود ایزد منان بر شما باد[گل]
نوشته هاتون زیبا و دلنشین بودند زیبا مینگارید ادامه بدید باز هم سر خواهم زد امیدوارم همیشه اینگونه پر محتوا بنویسید اگه امکان داشت منو هم پیوند کنید ممنون میشم در زیر سایه ایزد منان باشید موفق و همیشه شاد[گل][گل]
دردی به دل رسید که ارام جان برفت
و از هر که در جهان به دریغ از جهان برفت

سلام
ممنون که به و بلاگ من سر زدید
با تبادل لینک موافقید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد